بیماری پوست مرغی و راه درمان آن

بیماری پوست مرغی و راه درمان آن

کراتوز پیلاریس، یا پوست مرغی نامی علمی برای یک بیماری پوستی خوش خیم و شایع است، یعنی همان برجستگی‌های کمی قرمز و زبر که می‌توانند در پشت بازوها، باسن و گونه‌ها ظاهر شوند.

بی شک این بیمار از آثار غلبه سودا در پوست است که در زمستان و پاییز به اوج خود می رسد، احتمال غلبه صفرا کمتر است.

برای درمان اساسی باید سودای پوست را برطرف کرد و دارو های موضعی درمان ریشه ای نمی کند.

البته طب نوین برای هر عارضه ای نامی علمی و خاص قرار می دهد ولی اصل همان سوداست که در ریشه مو و پوست بدن آشکار می شود.

چه اقداماتی کمک کننده است؟ 

  1. سعی کنید بدن را زیاد خارش ندهید
  2. پرهیز از استخر، سونا و جکوزی و شستشوی مکرر
  3.  از صابون های ملایم مانند صابون بچه یا صابون گلیسیرینه استفاده کنید.
  4. پوست خود را بعد از شستشو کاملا خشک نکنید و بلافاصله از یک کرم مرطوب کننده استفاده کنید.
  5. با استفاده از دستگاه بخور، رطوبت هوای منزل را افزایش دهید.
  6. از کیسه و لیف برای شستشو استفاده نکنید.
  7. دمای هوای اتاق کمتر از 19 درجه سانتیگراد باشد. از گرم شدن بیش از حد هوای اتاق جلوگیری کنید.

توصیه های طب سنتی در ادامه مطلب

ادامه نوشته

غلبه خلط سودا

غلبه خلط سودا

 (عنصر خاک، پاییزی، سرد و خشک)

سودای بر دو نوع است: طبیعی و غیر  طبیعی

سودای طبیعی دُرد و رسوبات و تیرگی خون است، گوهری که غلیظ تر از مابقی خون است. مزه ی آن بین شیرین، گس و ترش است. سودائی که از کبد(جگر) بیرون می رود، بخشی(همراه گلبولهای قرمز و سفید از کار افتاده) به طحال(سپرز، لین، اسپیلین) و باقی با خون جریان می یابد و به مصارف بدن (تغذیه استخوان و مو و ناخن) می رسد. آن بخش که به طحال می رود، بعد از هضم در طحال بر دهانه معده می آید و آن را نیرومند می کند، و با ترشی خود گرسنگی را تحریک می کند.. نبودن یا خرابی طحال که باعث زیادی سودا در خون می شود، موجب سرطان، واریس رگهای پا، داء الفیل(چاقی زیاد پا)، بهق(لکه سیاه پوستی)، برص سیاه، جذام، یرقان سیاه، تیرگی پوست، مالیخولیا می شود.

سودای غیر طبیعی سوختن، خاکستر شدن و آمیزش خلط ها است.

سوخته ی صفرا را سودای زردابی می گویند و مزه آن تلخ است.

سوخته ی بلغم را سودای  بلغمی می گویند که مزه آن ترش یا گس است.

سوخته ی خون را سودای دموی می گویند که مزه آن شور یا شیرین است.

سوخته سودی طبیعی را سودای محض می گویند و ترش و گس است.

نشانه های فرد سودائی سالم: (اندام) لاغری، خشکی پوست، مفاصل نمایان و برجسته. (افعال) استعداد شب کوی، آب مروارید(کاتاراکت)، آب سیاه(گلوکوم)، وزوز گوش، خواب آشفته دیدن، تاریکی و سیاهی چشم، پر خوابی، کسالت و کندی، ثبات در امور، خواب کم، محتاط، دیر عصبانی می شود و دیر عصبانیت فروکش می کند، خود خوری، دیر فهمی، منفی گرا و نا امید، تأثیر پذیری زیاد و طولانی ، بی نشاطی و پژمردگی، خستگی و کوفتگی، فراموشی، افسردگی، اندوهگینی، خلوت طلبی، ترس، گمان بد، نا امیدی، کابوس درخواب دیدن،. (پوست) بی طراوتی رنگ پوست، تیرگی پوست(سبزه)، خارش شدید بدن، ترک پوست، لکه های پوستی، زردی سفیده چشم، گرفتگی عروق پا(برگر)، خار پاشنه. (رگ ها) ورید تنگ و باریک و سخت، شرائین با نبض کوتاه و فروافتاده.(مو) رشد آهسته مو، مجعد سخت، رنگ روشن مو، پر پشت.(لمس) سرد و خشک و زبر. (گوارش) دهان خشک و شور، سوزش معده، یبوست، ترشی گلو، اشتهای زیاد و کم خوراک، سیاهی مدفوع، ادرار تیره، قولنج معده و روده،  ناراحتی معده، تهوع، سوزش در دفع ادرار، سوختن فم المعده، استعداد بواسیر(همورویید).

غذاهای مضر:

 سرخ کردنی ها، شیرینی ها، غذای چرب، ادویه تند، گوشت زیاد، غذای ساندویچی، مایعات با غذا، غذای مانده و بیات، نمک زیاد، نوشابه، ترشی.

غذاهای مفید برای تنظیم سودا: غذا های با طبع گرم تر،  هویج(بخار پز)، گوجه، لوبیا قرمز، نان و پنیر، حلوا با شکر، تخم خشخاش، مغز تخم کدو، مغز تخم خیار، بادام تر، حیوانات اهل، گوشت بزغاله، خربزه، برنج با شوید یا زیره، سیرابی، قلوه، انجیر، شادانه، نشاسته، انار، کدو تنبل، کدو، اسفناج، نارگیل، کاهو، پیاز، پونه، تره، گوشت کبوتر، گنجشک، کبک، خروس، نخود آب، عسل، شیرینی طبیعی، دارچین، زعفران، زیره، گلپر، بادام ها، پسته، انار،  سوپ جوجه، سوپ و کباب گوشت گوسفند ، روغن زیتون، روغن بادام، میوه و سبزی ها، سالاد بعد غذا، توت ها، خیار ، تربچه،  خرما، سیب، روغن کنجد. [1]

منضج سودا

1) استوخودوس، پرسیاوشان، گل گاوزبان، ریشه شیرین بیان، عناب، بادرنجبویه، سپستان، رازیانه، شاه تره را خیسانده و با ترنجبین و گل قند شیرین کرده میل شود(تا 15 روز).

2) قرنفل، ریشه کاسنی، ریشه بادیان و انجیر، کشمش، شربت بنفشه، ریشه خطمی، زرشک.

مسهل سودا

1) پوست هلیله زرد، هلیله سیاه، هلیله کابلی، سنا مکی را نیم کوب کرده با مویز بدون هسته بعد صبحانه و شام میل کند.

2) بسفایج نیم کوب، سنا مکی، گل گاو زبان، رازیانه، افتیمون، گل سرخ دارویی، تُربد سفید، هلیله سیاه.

3) فصد برای خروج سودا.

4) افتیمون و سنا مکی را خیلی کم جوشانده و صاف کرده آن را با آب پنیر مخلوط روزی یک لیوان میل کند.

5) جوشانده هلیله سیاه و مویز بدون هسته را صاف کرده میل کند.

6) مو زُدائی مدام بدن با داروی نظافت.

7) صبر زرد و شحم حنظل مسهل قوی هستند.

8) خوراکی های چرب(چربی طبیعی).

درمان سودا

توکل، خواندن قرآن، روزه گرفتن، نماز خواندن، دیدن مناظر خوش، بادکش، ورزش کم و تحرکات گرم، غذاهای ضد سودا، داروهای ضد سودا، حجامت و فصد، روغن مالی، ماساژ، قی کردن، نوره کشیدن.

برای درمان سودا داروهای زیادی وجود دارد که باید هر چند وقت دارو را عوض کرده تا بدن عادت نکند.



1 – منبع مطالب، قانونچه چغمینی، شرح بر قانون هادی غلامی، پانزده روز تا سلامتی جمشید خدادادی.

غلبه خلط صفراوی

غلبه خلط صفراوی

(عنصر آتش، تابستانی، گرم و خشک)

صفرا خلطی گرم تر و سبک تر از خون است که رنگ زرد دارد و مزه ای تلخ، در کبد(جگر) بوجود می آید و برخی اندام مثل قلب و شش ها، ریه، شرائین، کیسه صفراء(زَهره) از آن مصرف می کنند. صفرا بخاطر رقیق بودن و تیزی در تمامی عروق نفوذ می کند و این برای دیابتی های صفرائی عوارض زخم پا و کوری دیده نمی شود. همچنین افراد صفراوی سکته س قلبی و مغزی نمی کنند، و دُرد و بلغم لزج را در روده ها و معده شستشو می کند، (زیرا تجمع زیادی بلغم در معده باعث نفخ، قار و قور کردن شکم، اشتهای زیاد و دیر هضم شدن غذا می شود) و صفرا بلغم را خنثی می کند.

صفرا بر دو نوع است: طبیعی و غیر طبیعی

صفرای طبیعی در موارد بالا صرف می شود و صفرای غیر طبیعی گاهی با خلطی(بلغم و سودا) ترکیب می شود(آمیزش) و گاهی خود خلط روند بد شدن را طی می کند(سوختن) و سودا می شود.

نشانه ها: زرد شدن پوست و چشم، زبری زبان، خشکی دهان و بینی، بی میلی نسبت به غذا، احساس لرزه در بدن، لاغر و قد بلند، سر و صورت کشیده، بینی و دهان بزرگ تر، عضلات و سینه دوکی(سینه کفتری) و جمع شده.(افعال) فعال، بی قرار و عجول، پُر گو و پر حرف، بازیگوش، سریع العمل، کم خواب، بدون ثبات شخصیت، با هوش، بی با ک و با نشاط، بی سیاست و موقعیت نشناس، تندخوئی و بهانه گیری.(پوست)  زردی سفیده چشم، زردی و خشکی پوست، جوش صورت، تعریق زیاد، خارش پوست و اگزما، نان خشک و شکننده. (رگ ها) ورید ستبر و وسیع، شرائین محکم و نبض قوی.(مو) رشد سریع مو، تیرگی مو، ریزش موضعی مو، استعداد طاسی، موی بالا تنه بیشتر است، شوره سر، لکه های پوستی، (لمس) زبری دست و صورت، گرمی بدن.(گوارش) دهان تلخ می شود،  تشنگی و سوزش جگر، کدر بودن ادرار، ناراحتی معده، تهوع، دهان خشک تر، کم اشتهائی، زود هضم، نفخ و یبوست و قار و قور شکم ندارد، جوشش معده، علاقه به آب یخ.(رفتار و ظاهر) عصبانیت آنی، مستعد جنون، خُلق گنجشکی(بی قراری)، پافشاری در امور، محکم و استوار، درد شقیقه(با بوئیدن گل)، کوچکی چشم، شنوائی قوی،  صدای گوش، صوت تیز، استعداد نازائی، بلبل زبان، نا آرام، علاقمند ادبیات و ریاضی، دوست داشتن هوای سرد و شب، بول جاری و رقیق، حس حمام بودن در خواب، استعداد ضعف بینائی، حساسیت های صفراوی مثل سر دردها، سرسام(قرانیطس)، مانیا، بی خوابی، هذیان، خیالات بد، قطرب، سر گیجه، سوئ مزاج و دردهای معده.

(منضج ها) گلبرگ گل سرخ، عناب، گل نیلوفر، تخم کاسنی، گل بنفشه، ریشه کاسنی.

(مسهل ها) آلوی ترش، سپستان، شاتره، عناب، شیر خشت، نیم کوب هلیله زرد.

غذاهای مفید: غذاهای ترش، خنک و مرطوب؛آلو بخار،  انار، هلو، خوراک قارچ، کدو تنبل، نارگیل، اسفناج، کاهو، عدس، لیمو عمانی، پیاز،چغندر، سیر، موسیر، پونه، تره، شبدر، خروس، گاو، اسپند، چای و عسل، دارچین، زعفران، زیره، گلپر، بادام ها، پسته، انار ترش، شربت خاکشیر، بارهنگ، تخم ریحان، اسپرزه. ترشی طبیعی(شاتوت، زرشک، لیمو ترش، آب نارنج) مرکبات،  سوپ جو، روغن زیتون، میوه و سبزی ها، سالاد قبل غذا،ماست چکیده، ترب ها، شلغم، هویج، توت ها، خیار ، تربچه، انگور ترش، خرما با انار، سیب، گیلاس، کنجد.

غذاهای مضر: غذاهای گرم و خشک؛ و غذاهای مضر یا کم فایده مثل: سرخ کردنی ها، شیرینی ها، غذای چرب، قند و شکر، ادویه تند، گوشت زیاد، تخم مرغ، غذای ساندویچی، غذای فریز و زودپز شده، آش رشته، ماکارونی، نوشابه.[1]



[1] - منبع این مطالب، کتاب قانونچه چغمینی، شرح بر قانون هادی غلامی، پانزده روز تا سلامتی جمشید خدادادی.

غلبه خلط دم

غلبه خلط دم

(عنصر هوا، بهاری، گرم و تر)

خلط دم(خون) از پخته شدن بلغم به وجود می آید و بهترین خلط در بدن است(یعنی نزدیک به اعتدال است) وظیفه ی آن رساندن غذا و اكسيژن به سلولها است. و بر دو نوع طبیعی و غیر طبیعی تقسیم می شود:

خون طبیعی: خونی سرخ  رنگ و شیرین و بی بو است، خونی که از جگر بر می خیزید، بسیار سرخ است و در ورید جریان دارد، و خونی که از قلب بر می خیزد، درخشان تر و گرم تر و روان تر است.

خون غیر طبیعی: خونی که مزاجش بد شده باشد( یعنی گرمتر یا سردتر شده) و یا خونی که به خلط بد تبدیل شده و با اخلاط دیگر آمیخته شده، و رنگ و بو و مزه  ی آن تغییر کرده.

مشخصات دموی ها: (شکل) درشت اندام، سینه و عضلات پهن، بزرگی سر، اندام میانی متوسط، چاق گوشتی، استخوان درشت. (افعال و رفتار) همه جانبه نگر، روحیه مدیریت دارد، توان جسمی و جنسی بالا دارد، خلافکاران بزرگ و زندانیان اکثر گرم مزاجند، بلند پرواز، علاقمند به طبیعت، شجاع و اهل ریسک، اعتماد نفس زیاد، خوش اخلاق و با محبت، سخاوتنمد، عصبی، هوش بالا، تنوع طلب و مخترع، دور اندیش، قدرتمند، خواب متعادل، بویایی و شنوائی متعادل، استعداد دشمنی دارد، سریع و چالاک، جسور، بی نظم، تأثیر پذیر و تأثیر گذار. (پوست) رنگ رخساره سرخ یا گندمگون، در صورت فشار و عصبانیت سرخ می شود، در کتف و شانه آنها جوش دیده می شود، زیر ناخن قرمز، پوست گرم و مرطوب(نرم) دارد، زیاد عرق می کند و عرقش گرم است ، خارش در محل حجامت یا فصد، خون ریزی بینی.(مو) استعداد طاسی دارد، موی تیره و نرم دارد. (رگ) ورید برجسته و نرم دارد، شرایین(عروق نبض دار) با نبض قوی و نرم. (لمس) در لمس پوست، تری و نرمی حس می شود.(گوارش) دهانش مرطوب، زبان قرمز، غذا را خوب هضم می کند، نفخ معده و یبوست ندارد، بد بویی دهان و مدفوع، قار و قور شکم ندارد.

استعداد بیماری در دموی ها:  (گرفتگی عروق پا)واریس، (گرفتگی عروق انتهائی)همورویید، خستگی زودرس،سیاهی چشم، دانه های تیره در سراسر بدن، رسوب سودا در اندام انتهائی،  ضعف بینائی، کاهش حافظه، بد بینی، دیر تصمیمی گرفتن، تردید و وسواس، افزایش تری گلیسرید و کلسترول، فشار خون بالا، تداوم سردرد، صدای زانو در راه رفتن، درد کمر و دیسک، نبود احساسات، تفکرات منفی (موارد فوق در تغییرات خلط و افزایش سودای خون ایجاد می شود)

غذاهاي مفيد

اصلاح خون با: سحر خیزی و عبادت، ترک پر خوری، دو بار در روز غذا خوردن، تخلیه ی جنسی متعارف(صحیح)، خواب قیلوله، حجامت، مصرف سرکه و آبلیموی تازه و آبغوره، شنا، خوردنی های سرد و خشک. غذاهاي خام (ميوه جات و سبزيجات)خيار ، كاهو، به خصوص سيب درختي همراه با پوست و دانه هاي آن، حبوبات و غلات جوانه زده (مثل گندم، جوي دو سر، ماش و عدس)، بذرهاي ملين ناشتا (مانند خاكشير، اسفرزه، تخم ريحان، بالنگو، تخم مل ، قدومه شيرازي ،  بارهنگ) تخم مرغ و عسل به مقدار كم، ، كدو خورشتي، نوشيدن دو تا سه ليوان آب زرشك كه سريعاً خون را به حالت طبيعي باز مي گرداند، كم خوري، استفاده از غذاهاي ساده و كم كالري، مانند سبزيجات بخار پز، ترشی طبیعی(شاتوت، زرشک، لیمو ترش، آب نارنج)   سوپ جو، روغن زیتون، سالاد قبل غذا، شیر گوسفند، ماست چکیده، ترب ها، شلغم، هویج، خیار چنبر، تربچه، لوبیا، آناناس، انجیر، انگور ترش، خرما با انار، زردآلو، سیب، گلابی، گیلاس، موز ، مویز، جگر، پاچه، گوشت گوسفند، مغز ، زبان، میگو، مرغ محلی، گل گاوزبان؛ بادام شیرین، بادام زمینی، کنجد، به افرادي كه دموي مزاج هستند نيز نرمش و ورزش توصيه مي شود.

غذاهاي مضر

غذاهاي گرم و تر، غذاهای مضر و کم فایده مثل: سرخ شده، غذای چرب ، شيرينجات قنادي و مصنوعي، ادويه جات تند، غذاهاي شور(نمک دستکاری شده)، انواع شور (كلم شور، خيار شور و...) گوشت زياد، كره و خامه، غذاهاي نشاسته اي، آب يخ، دوغ، نوشابه، تخم مرغ، نوشيدن مايعات همراه با غذا و يا بلافاصله بعد از آن، خرما، رطب، توت خشك، كشمش، سس، رب،سرکه و ترشيجات، سير، چاي، قهوه، نسكافه، بادمجان و غذاهاي ساندويچي. (برخی از موارد ذکر شده، از محصولات مصنوعی یا دستکاری شده ی کارخانه ای می باشد که از ارزش غذایی پائینی برخوردارند). [1]



[1] - موارد فوق از کتابهای قانونچه ی چغمینی و شرح بر قانونِ هادی غلامی  و پانزده روز تا سلامتی جمشید خدادادی.

خلط ها و مزاج سن

مزاج سن:

حداثت: تولد تا 28 سالگی/ طفولیت و کودکی

 (اسبوع)هفت سال اول: طفولیت/ در این سن رطوبت غالب است و حرارت کمتر است

// دوم: صبی. / در این سن رطوبت غالب است و حرارت کمتر است

// سوم: رهاق و بلوغ/ در این مرحله رطوبت کمتر و حرارت بیشتر می شود

// چهارم: فتا(فتی) در این مرحله رطوبت کمتر و حرارت بیشتر می شود

شباب: از 28 تا 40 / اعدل اسنان سنّ شباب است.

کهولت: از 40 تا 60./ حرارت کم شده و یبوست می ماند.

شیخوخت: از 60 به بعد./ حرارت کم و رطوبت غریبه(بیرونی)

تعریف خلط

خلط جسمی است که(سیال و مرطوب) تر و روان است و  غذا ابتدا به آن تبدیل می شود. و بر چهار نوع است.

صفرا و سودا و بلغم و دم.

هر کدام از  این خلط ها به طبیعی و غیر طبیعی تبدیل می شود.

دم طبیعی سرخ رنگ و شیرین است

صفرای طبیعی که در کبد بوجود می آید در حکم سر جوش(کف روی خون) دم طبیعی است. رنگش سرخ روشن یا زعفرانی. وزنش سبک است. بین اخلاط از همه سبکتر است. و طعمش تیز (حاد و نفوذ دار) است.

صفرای نا طبیعی چهار نوع استJ مِرّه: آن صفرائی که اندکی رطوبت رقیق با آن آمیخته شود.  مرّه ی مُحیه: صفرائی که اندکی رطوبت غلیظ با آن آمیخته شود.    کرّاثی(تره ای): صفرای تره ای و سبزه که در معده ترشح  می شود و مرکب از صفرای محترق و مرّه است.   صفرای زنگاری: گند ترین نوع صفراست و طبعی نزدیک سمومات دارد.

نکته(میزان الطب ارزانی): صفرا را پنج گونه معرفی کرده، نوع دیگری که در قانونچه نبود: آمیختن صفرا با سودای طبیعی که آن را صفرای محترقه گویند.

وقتی صفرا با  سودا ترکیب می شود، ترکیب غیر طبیعی بوجود می آید.

بلغم رنگش صورتی مایل به سفید است.

بلغم طبیعی دمی است که به قدر کافی نُضج (پختن) نیافته است. و قابلیت تبدیل شدن به خلط دم را دارد.

بلغم نا طبیعی بر 5 نوع است:

اول حلو: در آن اندکی خلط شیرین(دم) به آن آمیخته شده باشد

دوم مالح: گرمترین اقسام بلغم است که به آن صفرای محترقه اندکی آمیخته شده.

سوم حامض: و آن اندکی حرارت در  آن اثر دارد.(ترشی دهان یا معده دارند از سردی معده است)

چهارم عَفص(گس): فشرده ترین نوع بلغم است که میزان جوهر ارضی آن از حد طبیعی بیشتر باشد.

پنجم تفِه(بی مزه): سرد ترین نوع بلغم است که فاقد طعم  بوده که میزان جوهر مائی آن از حد طبیعی کمتر است.

سودای طبیعی در حکم دُرد و رسوبات دم است.

قوام خون به سوداست و اگر نباشد کم خونی می آورد.

سودای نا طبیعی خلط محترقه است که از دم و بلغم و صفرای سوخته بوجود می آید.

................. ادامه مطلب رو هم بخونین
ادامه نوشته